لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات:107
عصر جديد
در آغاز قرن چهاردهم ميلادي، عصر مياني يا قرون وسطي كه از زمان سقوط روم حدود هزار سال طول كشيده بود، رو به پايان بود و رنسانس، يكي از بزرگترين جنبشهاي فرهنگي تاريخ، به تدريج جايگزينش ميشد. رنسانس در سالهاي 1300 از ايتاليا آغاز شد و در عرض سه قرن در سراسر اروپا انتشار يافت. به ن درت در دورهاي چنين كوتاه ازنظر تاريخي، رخدادهاي متعددي به وقوع ميپيوندد، حال آن كه اين قرنها سرشار از تغييرات اساسي و فعاليتهاي بزرگ است. جهان امروز ي زاييدة همين فعاليتهاست، زيرا رنسانس پايههاي اقتصادي، سياسي، هنري و علمي تمدنهاي كنوني غرب را بنا نهاد.
به نظر كساني كه در دوران رنسانس زندگي ميكردند، عصر آنها با قرون وسطي كه به اشتباه دوران بيتوجهي خوانده ميشد،ارتباطي نداشت، بلكه با دوران يونان و روم باستان مرتبط بود. آنها معتقد بودند كه تنها در دنياي باستان چنين موفقيتها و كارهاي بزرگي انجام شده است. در واقع رنسانس خودش را به صورت زندگي دوباره يا نوزايي فرهنگ يونان و روم باستان ميديد. نام رنسانس كه در زبان فرانسه به معني «نوزايي» است از همين جا نشئت ميگيرد.
اما در واقع، بسياري از ريشههاي رنسانس از قرون وسطي منشأ گرفته بود. در قرون وسطي ترجمة عربي آثار كلاسيك در اسپانيا- كه در آن زمان تحت سلطه مسلمانان بود- دانشآموزان و دانشجويان را حتي در شمال اروپا به روم و يونان علاقهمند كرد. حتي بسياري از اختراعات در اصل در قرون وسطي صورت گرفتند. قطبنماي مغناطيسي كه كاشفان رنسانس را به سوي آسيا و آمريكا هدايت كرد، در قرن دوازدهم اختراع شده بود.
رنسانس پيشين در اواخر سده سيزدهم و اوائل سدة چهاردهم ميلادي در ايتاليا، در شهرهاي متمولي چون فلورانس سينا، نقاشيهاي يادماني مجدداً احيا شدند. حيوتو كه نقاشي فلورانسي بود، در آثار فرسك خود نقوش و پيكرههايي را پيش كشيد كه بار ديگر جلوهاي سه بعدي را عرضه ميكرد كه در فضاي خاصي حضور داشت و در هر حالتشان حس نمايشي پنهاني را انتقال ميداد. در سينا نيز دوچيو و شاگرد او سيمون مارتيني سبك خطي گوتيك متخر و ماديزدايي پيكره را با كاوشهاي تازه دنياي مادي و محيط انساني تلفيق كردند. اما به دليل شيوع طاعون در ايتاليا در ميانة سدة چهاردهم، تلاش دوچيو و جيوتو تا سدة پانزدهم امكان اجرا نيافت آن هم عمدتاً در فلورانس زيرا سينا هرگز به طور كامل از طاعون رهايي نيافت. گيبرتي و دوناتلوي پيكرتراش و رونلسكي معمار و نقاش جوان مازاچيو در واقع آغازگر رنسانس در ايتاليا بودند. اين هنرمندان در جستجوي يك هنر معقول و انسانمدار بودند، كه بر فلسفة معاصر اومانيسم متكي بود. آنها با رويكردي دوباره به هنر يونان و روم باستان، كه آنها نيز بر انسان تأكيد داشت، درصدد بودند تا منابعي براي سبك نوين خود كه آگاهانه در پي آن بودند، بيابند. برونلسكي در حدود سال 1420 ميلادي با ابداع پرسپكتيو يك نقطهاي نظام معقولي براي بازنمايي فضاهاي سه بعدي بر روي سطح دو بعدي يافت. پيكرتراشان و نقاشان ايتاليايي به مطالعة آناتومي و نيز تناسبات اندامها كه مورد استفادة هنرمندان باستان بود پرداختند. پس از 1450 ميلادي، لئون باتيستا آلبرتي در زمينة معماري تلاش داشت تا نه تنها تناسبات و تزئينات بناهاي رومي بلكه اصول فضا، حجم و ساختار آن را نيز مجدداً احيا كند.
مبلغ قابل پرداخت 14,300 تومان
برچسب های مهم