مرجع فایل - قابل ویرایش )
تعداد صفحه : 15
زندگي نامه كارل ياسپرس در سال 1883 در اولد نبورگ آلمان چشم به جهان گشود . دردانشگاه نخست به فراگيري حقوق و پس از آن به تحصيل پزشكي پرداخت و در سال 1909 از دانشگاه هايدلبرگ دكتراي پزشكي گرفت و در بخش روان درماني بيمارستان همان دانشگاه به پژوهش پرداخت. پس از انتشار نخستين كتابش دربارهي آسيب شناسي رواني در سال 1913 به استادياري روانشناسي دانشكدهي فلسفهي دانشگاه هايدلبرگ برگزيده شد. در سال 1919 كتاب (( روانشناسي جهانگردي)) را نوشت كه در مرز روان شناسي و فلسفه بود و خود وي بعدها آن را كتابي در زمينهي فلسفه هستي شمرد. در سال 1921 پس از رد كردن دعوت دو دانشگاه ديگر استاد فلسفه دانشگاه هايدلبرگ گرديد در سال 1937حزب ناسيونال سوسياليسم-كه زمام كشور را در دست داشت- او را كه به راستي فيلسوف يعني آزاد بدور از رنگ و ريا و بيرون از دايرهي سلطه جويي و سلطه پذيري بود و دانشگاه را برتر از دولت و سياست و فرقه و حزب ميدانست از كار بر كنار كرد اين بركناري تا سال 1945 كه سال شكست آلمان و سرنگوني رژيم نازي بود ادامه يافت. ياسپرس پس از بازگشت به كار آموزش نخست در آلمان و پس از آن در سوييس به آموزش فلسفه پرداخت و در سال 1969 چشم از جهان فرو بست. از نوشته هاي اوست ((فلسفه))، ((فيلسوفان بزرگ))، ((آغاز و فرجام تاريخ ))، ((منطق هستي))، ((خرد و هستي)) ، ((حقيقت و رمز))، ((فلسفه و جهان)). فلسفه يكي جالب ترين مباحث ياسپرس بحث او درباره ي فلسفه است اينكه تفكر فلسفي چگونه بوجود مي آيد و انسان به سوي آن كشيده مي شود ياسپرس به ارسطو باز مي گردد و مي گويد حيرت و سرگشتگي انسان در برابر جهان او را به فلسفه راهنمايي مي كند پس غايت و هدف فلسفه ا از ديد ياسپرس اين نيست كه حقيقت يا واقعيت با ذات امور را پيدا كند . فلسفه في نفسه و به خودي خود با حقيقت مساوي و برابر نيست ياسپرس
قسمتی از محتوی متن پروژه میباشد که به صورت نمونه ، بعد از پرداخت آنلاین در فروشگاه فایل آنی فایل را دانلود نمایید .
« پرداخت آنلاین و دانلود در قسمت پایین »
مبلغ قابل پرداخت 5,000 تومان