مرجع فایل - قابل ویرایش )
تعداد صفحه : 15
حضرت آدم (ع) حضرت آدم (ع) روزي ديد ناگهان سه مجسمه سياه و بدقيافه در طرف چپ او قرار گرفتند و سه مجسمه نوراني در طرف راست او ، از مجسمه هاي طرف راست يكي يكي پرسيد : شما كيستيد ؟ اولي گفت: من عقل هستم . دومي : من حيا مي باشم . سومي : من رحم هستم . حضرت پرسيد : جاي شما در كجاست ؟ اولي : در سر انسانها دومي : در چشم انسانها . سومي در دل انسانها. حضرت به طرف چپ برگشت و از سه مجسمه سياه و بد شكل ، يكي يكي پرسيد : شما كيستيد ؟ اولي : من تكبرم. حضرت : جاي تو كجاست ؟ سر انسانها سر كه جاي عقل است. اگر من وارد سر شوم ، عقل مي رود. دومي : من طمعم . مكان تو كجاست ؟ در چشم انسانها . چشم كه جاي حيا است . من اگر در چشم جا گرفتم ، حيا مي رود . سومي : من حسدم . محل تو كجاست ؟ جاي من در دل انسانهاست . دل كه جاي رحم و مروت است . اگر من وارد قلب انسان شوم رحم و مروت از قلب مي رود . به اين ترتيب مي فهميم كه اگر انسان دريچه هاي وجود خود را به روي گناهان بگشايد ، هر گناهي كه در او جا كند ، به همان تناسب ، فضيلت و اخلاق انساني از او دور مي گردد . حضرت نوح (ع) وقتي كه قوم لجوج حضرت نوح (ع) پند و اندرز او را گوش نكردند و دهها سال به گناه ادامه دادند ، خداوند بر آنها خشم كرد ، طوفان را فرستاد ، طوفان همراه آب كه از زمين و هوا مي جوشيد و مي باريد ، همه را غرق كرد ، مادري كه خيلي كودك شير خوارش را دوست داشت ، او را برداشت و به بالاي كوه رفت ، تا يك
قسمتی از محتوی متن پروژه میباشد که به صورت نمونه ، بعد از پرداخت آنلاین در فروشگاه فایل آنی فایل را دانلود نمایید .
« پرداخت آنلاین و دانلود در قسمت پایین »
مبلغ قابل پرداخت 5,000 تومان