لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات:43
منابع و ماخذ:
1-قران کريم
2-ولايت و امامت شهيد مطهري
3-چهل حديث تاليف محمود شريفي
4-جاذبه و دافعه علي(ع) اثر دکتر شهيد مطهري
5-نهج البلاغه امام علي (ع)
مقدمه
هر ملتي همواره سعي ميكند زيبائيهاي تاريخ خويش را بيرون بكشد وارائه دهد وحتي الامكان روي زشتيهاي تاريخ خود را ميپوشاند . حوادثغرورآميز تاريخ يكآيين و يا يك مسلك نشانهاي از اصالت و حقانيت آنتلقي ميشود و رغبتها رابدان ميافزايد ، و اما حوادث نامطلوب تاريخ آنسبب ترديد در اصالت آن ميگرددو نشانهاي از ضعف نيروي خلاقه آن تلقي ميشود . بحث در خلافت و امامت و حوادثناگوار صدر اسلام و تكرار زيادآن جريانهاي نامطلوب مخصوصا در عصر حاضر كه نسلجديد از نظر ديني دچاربحران روحي است از ايمان و شور و علاقه آنها به اسلامميكاهد . در گذشتهممكن بود كه اين بحثها اثر مطلوب داشته باشد و توجهات رااز يك شاخهاسلامي به سوي شاخه ديگر آن معطوف سازد ، ولي در عصر حاضر بازگوكردن وارائه دادن آنها افكار را نسبت به اصل و ريشه سست و متزلزل ميكند . چراديگران همواره در صدد كتمان زشتيهاي تاريخ خويش ميباشند و ما مسلمانان بر عكس همه سعيمان اينست كه آنها را بازگو كنيم و احيانابزرگتر ازآنچه بوده جلوه دهيم ؟ !
خداوند هيچ قوم و ملتي را به سيرت فرشتگان منزه ازگناه نيافريده است . تفاوت تاريخ ملل و اقوام و كيشها و آئينها از نظرزيبائي و زشتي در اين نيست كه يكيسراسر زيبائي است و ديگري سراسر زشتي
، بلكه در نسبت ميان زيبائيها و زشتيهااست . قرآن كريم اين حقيقت را كه بشر مجموعهاي است از زشتي و زيبائي بهصورت لطيفي بيان كرده است . خلاصهاش اينست كه خداوند به فرشتگان اعلامميكند كه يخواهم " جانشين " ( آدم ) بيافرينم . فرشتگان كه تنهاتيرگيهاي وجود اين موجود را ميشناختند با تعجب حكمت اين كار را خواستارشدند . در پاسخ آنها گفته شد من در وجود اين موجود چيزها از روشني وزيبائيسراغ دارم كه شما نميدانيد .[1]
مردي يهودي براي اينكه اميرالمؤمنين علي عليهالسلام را به حوادثنامطلوبي كهدر صدر اسلام بر سر خلافت در ميان مسلمين رخ داد سر كوفت دهدگفت:
مادفنتم نبيكم حتي اختلفتم فيههنوز پيامبرتان را دفن نكرده بوديد كه دربارهاشاختلاف كرديد . و چه زيبا پاسخ گفت علي . فرمود : « انما اختلفنا عنه لافيه و لكنكم ما جفت ارجلكم من البحر حتي قلتملنبيكم اجعل لنا الها كما لهمآلهة فقال انكم قوم تجهلون » .
تو اشتباه ميكني ، ما درباره خود پيامبرماناختلاف نكرديم ، اختلاف مادر باره دستوري بود كه از پيامبر ما رسيده است كهآيا چنين است يا چنان . اما شما هنوز پايتان از دريا خشك نشده بود كه بهپيامبر خود گفتيدبراي ما مانند اين بت پرستان بتي بساز ، و پيامبرتان گفتهمانا شماقومي هستيد كه ناداني ميكنيد[2]يعني اختلاف ما با قبول توحيد و نبوت بود . اختلاف ما اين شكل راداشت كه آياآنكه به حكم اسلام و قرآن بايد جانشين پيامبر شود شخص معينو پيش بيني شده است و يا شخصي كه خود مردم او را به عنوان جانشينيانتخاب و تعيين ميكنند ؟اما شما يهوديان در حال حيات پيامبرتان مطلبيرا پيش كشيديد كه از ريشه ضد بادين شما و تعليمات پيامبر شما بود .
در اين مقاله ما در مورد حديث غدير خم که يکي از احاديث مربوط امامت و ولايت علي (ع) مي باشد مطالبي را جمع اوري و مورد بررسي قرار داده ايم از مهم ترين منابع که استفاده کرديم کتاب امامت وولايت دکتر شهيد مطهري و کتاب چهل حديث مي باشد.
1ـ سند حديث غدير
حديث غدير از مشهورترين و بلند آوازه ترين احاديث نبوى است، كه بسيارى از محدثان و عالمان بر استوارى بلكه تواتر آن تأكيد كرده اند
علاّمه امينى حديث غدير را ازصدوده تن از صحابيان گزارش كرده است و آنگاه در پايان تأكيد كرده است كه گزارش او تمام آن چيزى نيست كه وجود دارد.
يكي ديگر از ادلهايكه شيعه ذكر كردهاند حديث غدير است . [ خواجهنصير ] ميگويد : و لحديثالغدير المتواتر حديث غديري كه متواتر است . " متواتر " اصطلاحي است در علمحديث ، ميگويند خبر واحد و خبر متواتر. مقصود از خبر واحد اين نيست كه ناقلآن يك نفر باشد بلكه يعني خبريكه نقل آن در حدي است كه مفيد يقين نيست خواهناقل يك نفر باشد و خواهده نفر باشند . مثلا شخصي نقل ميكند كه من فلان خبررا از راديو شنيدم . شما گمان پيدا ميكنيد كه اين سخن راست باشد اما هنوز منتظريد كه ديگران چه ميگويند . از يك نفر ديگر هم ميشنويد ، گمانتان قويتر ميشود . بعدميبينيد كه افرادزيادي همين حرف را ميزنند . نميتوانيد احتمال بدهيد كههمه اينها خواستهانددروغ بگويند . حتي بايد [ تعداد ناقلان ] در حدي باشدكه تباني بر دروغ هم درآن درست نباشد چون در يك حدي ممكن است افرادبشر تباني كنند ولي اگر از آن حدبيشتر باشد تباني امكان ندارد . تواتريعني [ مقدار نقل خبر ] فوق تباني باشد . مثلا در همين مثالي كه عرض كردمممكن است ده نفر با همديگر تباني كنند كهبگويند ما فلان خبر را از راديوشنيديم . تا دويست نفر ممكن است تباني كنند وليگاهي قضيه به حدي ميرسدكه اصلا نميشود احتمال داد كه تباني باشد . مثلا شماميرويد به جنوب تهرانميبينيد شخصي ميگويد راديو چنين چيزي گفته . بعدميرويد شر ق تهرانميبينيد افرادي آن خبر را نقل ميكنند . بعد ميرويد غربتهران همينطورنميتوانيد احتمال بدهيد كه همه اينها با يكديگر تبانيكردهاند . اين راميگويند تواتر . شيعه مدعي است كه نقل خبر غدير در حدي استكه مااحتمال تباني هم در آن نميتوانيم بدهيم و بگوئيم مثل چهل نفر از صحابهپيغمبر تباني كردند بر يك دروغ ، خصوصا كه بسياري از ناقلان اين خبر جزءدشمنان علي ( ع ) بوده يا از طرفداران ايشان شمرده نشدهاند . اگر ناقلانفقط از تيپ سلمان و ابوذر و مقداد يعني همانها كه دور علي ميچرخيدندبودند، ميشود احتمال داد كه اينها علاقه مفرطي به علي ( ع ) داشتند و باتباني چنينحرفي زدهاند . در حاليكه اين خبر را كساني نقل كردهاند كهعلاقهاي به علي (ع) نشان ندادهاند . امثال ملا علي قوشچي ميگويند اين خبروا است و به حد تواتر نرسيده است ، ولي شيعيان يگويند خير ، خبر واحدنيست [ ومتواتر است ] ،
[1] و اذا قال ربك للملائكة انی جاعل فی الارض خليفة ، قالوا ا تجعلفيها من يفسدفيها و يسفك الدماء و نحن نسبح بحمدك و نقدس لك ، قالانی اعلم ما لا تعلمون>> البقره
[2] نهج البلاغه ، حكمت . 317
مبلغ قابل پرداخت 14,300 تومان
برچسب های مهم